آشنایی با دریاچه ارومیه
دریاچه ارومیه، دریاچهای در منطقه آذربایجان است که در نزدیکی شهر ارومیه واقع شده است. دریاچه ارومیه، در شرایط عادی، بزرگترین دریاچه داخلی ایران، دومین دریاچه آب شور در خاورمیانه (بعد از بحرالمیت اردن) و ششمین دریاچه بزرگ آب شور دنیا است. پیش از آن که بخش عمدهای از دریاچه خشک شود، این دریاچه آبگیر دائمی آسیای غربی بود و پارک ملّی این دریاچه، از زیستگاههای طبیعی مهم جانوران در ایران به شمار میرفت.
دریاچه ارومیه را ۶۰ رودخانه سیرآب میکنند که ۲۱ رودخانه دائمی یا فصلی و ۳۹ رودخانه دورهای هستند. سیمینهرود، زرینهرود، مهابادچای، گدارچای، باراندوزچای، نازلوچای، روضهچای، زولاچای و شهرچای در آذربایجان غربی و آجیچای، لیلانچای، آذرشهرچای، قلعهچای، صوفیچای و مردوقچای در آذربایجان شرقی از رودخانههای مهم حوضه آبریز دریاچه هستند. بر اساس مجوز تخصیص منابع آب حوضه آبریز دریاچه ارومیه، سهم رودخانههای استان آذربایجان غربی در تأمین حقابه دریاچه ارومیه ۴۶ درصد، سهم رودخانههای استان کردستان ۳۸٫۲ درصد و سهم رودخانههای استان آذربایجان شرقی ۱۵٫۸ درصد است.
حوضه آبریز دریاچه ارومیه، در حدود ۵۲۰۰۰ کیلومتر مربع است و حدود سه درصد از کل مساحت کشور ایران را تشکیل میدهد. دشتهایی مانند دشت تبریز، ارومیه، مراغه، مهاباد، میاندوآب، نقده، سلماس، پیرانشهر، آذرشهر و اشنویه که در این حوضه جای دارند، آن را به یکی از کانونهای مهم فعالیتهای بخش کشاورزی ایران تبدیل کردهاند.
زیستبوم دریاچه ارومیه
دریاچه ارومیه، یکی از ارزشمندترین زیستبومهای ایران است و حدود ۵۵۰ گونه گیاهی در ناحیه اکولوژیک دریاچه شناسایی شدهاند. علاوه بر آن، این دریاچه مرکز زمستانگذرانی پرندگان آبزی مهاجر، به ویژه مرغابی و گونههای کنارآبچر بوده و از این رو اهمیت بینالمللی دارد. جزایر دریاچه ارومیه، زمانی پذیرای فلامینگوها و پلیکانهای سفید بود. ۱۱ گونه پرنده آبزیِ در معرض خطر انقراض در این دریاچه شناسایی شدهاند. جزایر جنوبی دریاچه، زیستگاه دو گونه پستاندار در معرض خطر انقراض یعنی گوزن زرد ایرانی و قوچ ارمنی است. آرتمیا، از مهمترین بیمهرگان موجود در دریاچه است که گونهای میگوی آب شور و از گونههای بومی دریاچه ارومیه است و مهمترین منبع غذایی بسیاری از پرندگان آبزی مانند فلامینگوها به شمار میرود.
پارک ملّی دریاچه ارومیه
در سال ۱۳۴۶، سازمان حفاظت محیطزیست، جزیره کبودان یا همان قویونداغی را به عنوان منطقه حفاظتشده اعلام کرد. هشت سال بعد، یعنی در سال ۱۳۵۴، تمام جزایر این منطقه به جز جزیره اسلامی (شاهی) به محدوده منطقه حفاظتشده دریاچه ارومیه اضافه شدند. دریاچه ارومیه، یکی از مناطق حفاظتشده مهم جهان است که در مقیاس جهانی در تداوم چرخه زیستی گونههایی از پرندگان مهاجر نقش تعیینکنندهای را ایفا کرده است. مدتی بعد، این دریاچه به پارک ملّی تبدیل شد. پارک ملّی به محدودهای از منابع طبیعی کشور اعم از جنگل، مرتع، بیشههای طبیعی، اراضی جنگلی، دشت، آب و کوهستان اطلاق میشود که نمایانگر نمونههای برجستهای از مظاهر طبیعی ایران است و به منظور حفظ همیشگی وضع زندگی و طبیعی آن و همچنین ایجاد محیط مناسب برای تکثیر و پرورش جانوران وحشی و رشد رستنیها در شرایط کاملاً طبیعی تحت حفاظت قرار میگیرد و دخالت انسان در پارکهای ملّی مجاز نیست. نخستین پارک ملّی ایران، پارک ملّی بمو است که ۲۳ اسفند ۱۳۴۹ تأسیس شد و بزرگترین پارک ملّی ایران، پارک ملّی ارومیه با مساحت ۵۴۱۳۱۵ هکتار است. دریاچه ارومیه در سال ۱۳۵۲ در فهرست پارکهای ملّی ایران به ثبت رسید. یونسکو در برنامه جهانی «انسان و بیوسفر» یا «انسان و زیستکره» ۹ نقطه را برای حفاظت انتخاب کرده که یکی از آنها دریاچه ارومیه است.
وضعیت دریاچه ارومیه و مناطق اطراف در دهه ۵۰
تا پیش از سال ۱۳۴۴ آمار دقیقی از تراز آب دریاچه ارومیه وجود ندارد، اما بعد از آن، تراز آب دریاچه ارومیه به صورت روزانه ثبت شده است. میانگین تراز دریاچه در آن سال حدود ۱۲۷۴ متر ثبت شده است. در سال ۱۳۵۴ که نام دریاچه ارومیه در سایت کنوانسیون رامسر به ثبت رسید، میانگین تراز آب آن حدود ۱۲۷۶ متر بود. در گزارشهای وضعیت دریاچه و اطراف آن در مرکز هماهنگی مطالعات سازمان حفاظت محیطزیست که در اواسط دهه ۵۰ تهیه شده بود، ذکر شده که آن موقع دریاچه ارومیه ۱۲۸۰ متر از سطح دریای آزاد ارتفاع داشته است. سطح و ارتفاع دریاچه در فصول سال متغیر بوده و دامنه تغییرات آن ۲ متر بود. عمق دریاچه از ۵ تا ۱۶ متر از جهت شمال به جنوب متغیر بود و تخمین زده بودند که دریاچه به طور متوسط ۶ متر عمق دارد. طول دریاچه ارومیه، بین ۱۳۰ تا ۱۴۰ کیلومتر و عرض آن بین ۲۰ تا ۵۰ کیلومتر بوده است. در این گزارش ذکر شده بود که امکان دارد دو استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی با احداث جاده در این محل به هم متصل شوند. در آن دوره زمانی، مساحت اطراف دریاچه تقریباً ۴۰۰ کیلومتر مربع و مساحت پیکره آبی دریاچه ۴۸۱۰ کیلومتر مربع بود. آن وقتها هم آب دریاچه به خاطر وجود مواد نمکی از نظر بهداشتی و طبی مورد استفاده قرار میگرفت. در ادامه گزارش شده که رودخانههای رضائیه (ارومیه) اغلب پر آب هستند و آبشان برای زراعت اراضی کافی است و به خاطر همین، موضوع کمآبی به جز در چند نقطه در رضائیه (ارومیه) محسوس نیست. آمارهای سال ۱۳۵۰ نشان میدهد که حدود ۸۵ میلیون مترمکعب آب در دشت رضائیه (ارومیه) که از طریق حفرههای طبیعی به سمت دریاچه جریان دارند، از آبهای آزاد و تحت فشار هستند که به هدر میروند و میتوان با حفر چاههای نیمه عمیق در سفرههای آزاد و چاههای عمیق در سفرههای تحت فشار از به هدر رفتن آب جلوگیری کرد. کارشناسان عقیده داشتند که آبهای زیرزمینی این جلگه منبع مناسبی برای تأمین کمبود آب زراعی و آشامیدنی بوده است.
افزایش برداشت آب از منابع آب زیرزمینی حوضه آبریز دریاچه ارومیه در دهه ۶۰
بر اساس دادههای مرکز آمار کشور، میزان برداشت از منابع آبهای زیرزمینی حوضه آبریز دریاچه ارومیه در سال ۱۳۶۳، ۳۵۷۰ حلقه چاه عمیق با تخلیه سالانه ۷۹۶ میلیون مترمکعب، ۱۶۹۴۱ حلقه چاه نیمهعمیق با تخلیه سالانه ۱۱۳۹ میلیون مترمکعب، ۱۵۵۰ رشته قنات با تخلیه سالانه ۳۸۲ میلیون مترمکعب و ۵۳۵ دهانه چشمه با تخلیه سالانه ۸۸ میلیون مترمکعب بود که جمع کل برداشت آب از منابع زیرزمینی به مقدار ۲۴۰۵ میلیون مترمکعب میرسید. بر اساس این آمار، میزان برداشت آب از منابع زیرزمینی منطقه در سال ۱۳۶۳ اندکی بیش از سه برابر مقدار برداشت آب از همین حوضه در پنج سال قبل از آن بوده است.
در سال ۱۳۵۷ آمار منابع آبهای زیرزمینی این حوضه به این شرح بود: ۷۵۶ حلقه چاه عمیق با تخلیه ۱۸۸ میلیون مترمکعب، ۲۳۲۰ حلقه چاه نیمهعمیق با تخلیه ۱۲۹ میلیون مترمکعب، ۱۶۲۶ رشته قنات با تخلیه ۳۶۱ میلیون مترمکعب، ۷۱۹ دهانه چشمه با تخلیه ۱۷۵ میلیون مترمکعب که جمع کل برداشت آب از منابع زیرزمینی به میزان ۸۵۳ میلیون مترمکعب بود. طبق این آمار در عرض پنج سال، تعداد ۲۸۱۴ چاه عمیق و ۱۴۶۲۱ چاه نیمه عمیق به تعداد چاههای منطقه اضافه شد. بر خلاف افزایش تعداد چاهها که به مدد ورود فناوریهای جدید و توسعه آنها، تعدادشان روز به روز زیادتر میشد، تعداد چشمهها و سیستمهای آبیاری سنتی مانند قناتها به تدریج کاسته میشد. ظهور فناوریهای جدید و قیمت پایین پمپهای آب، در کنار مساعدتهای وزارت جهاد سازندگی و کشاورزی برای زیر کشت بردن هر چه بیشتر زمینها باعث شد تعداد این چاهها رشد فزایندهای داشته باشد. در واقع، افزایش قابل ملاحظه میزان چاههای حفر شده در سطح حوزه از جمله عوامل مؤثر بر افت قابل ملاحظه تراز دریاچه ارومیه بوده است. بر اساس آخرین آمار موجود، حفر بیش از ۱۰۰ هزار حلقه چاه در سطح حوضه، تأثیر قابل ملاحظهای بر آبدهی رودخانههای حوضه داشته و این امر منجر به کاهش قابل ملاحظه رواناب ورودی به دریاچه شده است. با فرض مساحت ۱۲۵۰۰ کیلومتر مربعی برای دشتها و کوهپایههای حوضه، به طور متوسط در هر کیلومتر مربع از سطح دشتهای حوضه ۸ حلقه چاه حفر شده است. متأسفانه، تعداد زیادی از این چاهها به صورت غیرقانونی حفر شدهاند و بدون مجوز اقدام به برداشت آب از دشتهای حوضه میکردند و در حال حاضر هم این روند را ادامه میدهند. بر طبق آمارهای موجود، تعداد چاههای غیرمجاز حوضه بیش از ۴۰ هزار حلقه است. علیرغم افزایش تعداد چاههای حفر شده در سطح حوضه، میزان تخلیه و برداشت از آنها در سالهای اخیر روند نزولی داشته است. این امر به خوبی نشاندهنده کاهش توان آبدهی آبخوانهای حوضه است. لازم به ذکر است که کیفیت بسیاری از آبخوانها هم با روند نزولی همراه بوده و این مسئله ناشی از برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی حوضه است.
البته تنها توسعه فناوریهای جدید و افزایش جمعیت و توسعه کشاورزی، باعث روی آوردن کشاورزان و باغداران به حفر چاه نبود، بلکه خرده مالکی هم به این کار دامن میزد. خرده مالکی شدید در سطح حوضه، یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر تعدد چاههای حفر شده در سطح حوضه بود؛ چرا که فرهنگ حاکم بر کشاورزی سنتی در ایران و حوضه آبریز دریاچه ارومیه این الزام را به همراه داشته که زارع یا باغدار باید چاه منحصر به خودش را داشته باشد. البته دولت نیز باغداران و کشاورزان منطقه را به حفر چاههای عمیق تشویق میکرده است. با حفر چاههای بیشمار جدید و اقدامات سدسازی در دهههای بعد، سطح زیرکشت حوضه آبریز دریاچه ارومیه افزایش قابل توجهی یافت؛ به طوری که طبق مطالعات و آمار منتشره مختلف در سال ۱۳۸۸، سطح زیر کشت آبی در سطح حوضه آبریز دریاچه ارومیه نزدیک به ۵۰۰ هزار هکتار برآورده گردیده که حدود ۱۰ درصد از کل سطح حوضه آبریز را شامل میشود. این رقم نشانه افزایش حدود ۲۰۰ هزار هکتار اراضی آبی کشاورزی حوضه نسبت به اوایل دهه ۱۳۵۰ شمسی است.
نوسانات سطح آب دریاچه
ملیکیان در کتابش اشاره کرده که بررسی سطح آب دریاچه در سال ۱۳۱۳ نشان میداد که سطح آب به طور طبیعی و مرتب در عرض سال، بالا و پایین میرود؛ ولی به طور کلی آب دریاچه هر ۱۵ سال به تدریج پایین رفته و در ۱۵ سال دوم بالا میآید. در جریان این «تنفس» ۳۰ ساله، سطح آب به اندازه ۳ متر کم میشود و دوباره تا ارتفاع قبلی افزایش مییابد. بر اساس آمارهای موجود، میزان بارندگی در سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۷، به ترتیب ۲۵۳، ۲۵۵، ۳۲۹، ۱۴۶ و ۱۹۴ میلیمتر ثبت شده است. با توجه به این اعداد و وضعیت سطح دریاچه، مشخص میشود که آب دریاچه در طی این چهار سال، نیم متر پایین آمده است. میلیکان در کتابش به این اعداد و مشاهدات استناد کرده و نوشته: «آب دریاچه رفته رفته کم شده به حدی که ۳۵ سال پیش اسکلهای که در شرفخانه ساخته شده، حالا به اندازه نیم کیلومتر به جلو برده شده است تا بتوان اسکله را بر آبی که عقبنشینی نموده، رساند و حتی در بخش شرقی دریاچه در مجاورت جزیره شاهی، آب آنقدر کم میشود (یا عقبنشینی مینماید) که در تابستان در بعضی قشرها به کلی خشک شده و از دهات جزیره با پای پیاده از روی خشکی به ساحل میآیند.»
کاهش و افزایش ارتفاع آب دریاچه در سالهای بعد هم ادامه داشت و تا پیش از دهه ۷۰ و ساخت سدهای متعدد بر روی رودخانههای این حوضه، میزان آب دریاچه ارومیه متناسب با بارندگیهای سالیانه و دوران خشکسالی و ترسالی کاهش یا افزایش مییافت و روندی طبیعی داشت. در سال آبی ۷۳-۱۳۷۲، به علت بارندگیهای فراوان، ترسالی و جاری شدن سیلابها، تراز دریاچه به یک باره افزایش چشمگیری یافت. در واقع، در طی یک سال آبی، حدود ۱۳ میلیارد مکعب آب وارد دریاچه شده بود که رقم قابل توجهی بود و حتی این احتمال میرفت که سدهای بوکان و مهاباد به دلیل پیک سیلابی تخریب شوند. در این سال، حجم آب ورودی آن چنان افزایش یافت که زمینهای کشاورزی و روستاها در خطر گسترش سطح دریاچه ارومیه قرار گرفت و آب شور دریاچه به سمت زمینهای کشاورزی اطراف دریاچه پیشروی کرد. در این شرایط، با طغیانهای متناوب دریاچه، جاده تبریز به عجبشیر و بناب پر آب میشد. در آن ایام، کشاورزان، مدام به مراکزی چون ستاد حوادث غیرمترقبه مراجعه کرده و خواستار رسیدگی مسئولان به این مسئله شدند، چون حجم زیاد آب ورودی به زمینهای زراعی، محصولات آنها را از بین میبرد. مدیران وزارت نیرو و جهاد کشاورزی، برای حل این مشکل، دایکهایی در اطراف دریاچه ایجاد کردند تا مانع ورود آب دریاچه به اراضی حاشیهای بشوند که این اقدامات با مخالفتهای سازمان حفاظت محیطزیست همراه بود. در سال آبی بعد یعنی سال ۷۴-۱۳۷۳، با افزایش بارندگیها در روزهای ۲۱ تا ۲۳ خرداد، تراز ارتفاع دریاچه، عدد ۱۲۷۸٫۴۱ متر را نشان میداد که به حداکثر میزان ثبتشده، رسیده بود. به این ترتیب پرآبترین روزهای دریاچه، از زمانی که آمارهای مربوط به دریاچه ثبت گردیده، در سال ۱۳۷۴ اتفاق افتاد. از سال ۱۳۷۴ به بعد هم، دیگر هیچ گاه تراز آب دریاچه به آن حد نرسید.
دلایل خشک شدن
این دریاچه از اواسط دهه ۸۰ شروع به خشک شدن کرد و امروزه در خطر خشک شدن کامل قرار دارد. بررسی تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که در سال ۲۰۱۵ دریاچه ۸۸ درصد مساحت خود را از دست داده (گزارشهای قبلی تنها به از دست رفتن ۲۵ تا ۵۰ درصد مساحت دریاچه اشاره کرده بودند). دلایل بسیاری برای خشک شدن دریاچه ذکر شدهاست از جمله سد سازی بیرویه، احداث بزرگراه بر روی دریاچه، و استفاده بیرویه از منابع آب حوزه آبریز دریاچه و همچنین بارش کم برف و باران در سالهای اخیر میباشد. تحقیق جدیدی توسط چند تن از محققان در آمریکای شمالی نشان میدهد که خشکسالی تنها باعث کاهش ۵ درصدی بارش در حوزه آبریز دریاچه شده و عوامل انسانی شامل پروژههای جاهطلبانه توسعه اقتصادی- آبی به همراه ساخت بزرگراه ۱۵ کیلومتری بر روی دریاچه با دریچه کوچک ۱/۲ کیلومتری وضعیت دریاچه را به بحران کشانیدهاست که برای ساخت آن از کوه مجاورت دریاچه استفاده کردند.[۲۳] تا سال ۲۰۱۲ بیش از دویست سد بر روی رودخانههای حوزه آبریز این دریاچه در مرحله آماده بهرهبرداری، یا پایان مراحل طراحی بودند.
در اولین هفته از آبان ۱۳۹۴ خورشیدی، تراز آب دریاچه ارومیه ۱۲۷۰٫۰۴ متر اعلام شد که نسبت به آبان سال ۱۳۹۳ خورشیدی، ۴۰ سانتیمتر کاهش نشان میداد.
روزنامه اقتصاد پویا در سرمقالهای مقصر خشکیدن دریاچه ارومیه را مردم و نمایندگانی معرفی کرد که برای تأمین نیازهای کشاورزی و خانگی آذربایجان، بارها خواستار انتقال آب رودخانههایی که به دریاچه ارومیه میریزند به نقاط دیگر شدهاند و از مقامات حکومتی درخواست داشتند تا آب این رودخانهها برای تأمین نیاز باغهای مراغه و دیگر شهرهای استان استفاده شود یا با فشار بسیار بر مسئولین، طرح پل میانگذر دریاچه ارومیه را اجرایی کردند. البته قابل ذکر است که بیش از ۷۰ درصد مردم ارومیه از طریق کشاورزی هزینههای زندگی خود را تأمین میکنند و باید فکری اساسی شود تا هیچ طرف متضرر نشود. برخی کارشناسان معتقدند: برای نجات دریاچه ارومیه به جای خشکاندن ارس و از بین بردن زمینهای بارور نقاط دیگر، باید از مصرف آب کاسته شود و به وزارت نیرو اجازه داده شود تا آب رودخانههایی را که بهطور طبیعی به دریاچه ارومیه میریختهاند دوباره به دریاچه ارومیه بریزند
مخاطرات خشک شدن دریاچه
برخی کارشناسان محیط زیست پیشبینی میکنند در صورت خشک شدن این دریاچه هوای معتدل منطقه تبدیل به هوای گرمسیری با بادهای نمکی خواهد شد و زیستمحیط منطقه تغییر خواهد کرد. علاوه بر نمک بسیاری از آلودگیهای شامل فلزات سمی سنگین مورد استفاده در صنعت ومواد سمی مورد استفاده در کشاورزی به آبهای سطحی و زیر سطحی مرتبط با دریاچه نفوذ کردهاند و در صورت خشک شدن دریاچه بسیاری ازمواد سمی هوازی شده و خطرات بیماریهای تنفسی برای زیستبوم و مردم منطقه به وجود خواهد آورد. با این حال هنوز اقدام جدی برای نجات دریاچه صورت نگرفته است
کارشناسان و فعالان محیط زیست اعتقاد دارند خطر خشک شدن دریاچه ارومیه تا شعاع ۵۰۰ کیلومتری این دریاچه را تهدید میکند. پیشبینی شده در صورت خشک شدن احتمالی این دریاچه، شاهد طوفان های نمکی در بسیاری از استانهای همجوار باشیم که این امر به به آواره شدن ۱۳ میلیون نفر منجر خواهد شد.
نسبت به خشک شدن دریاچه ارومیه در فروردین سال ۱۳۹۰ اعتراضهای متعددی در شهرهای تبریز و ارومیه صورت گرفت. البته این دریاچه درسال ۱۳۹۸ به علت بارانهای متوالی و خوب دوباره احیا و بیش از ۹۰ سانتیمتر بر ارتفاع آن افزوده شدهاست.
برنامه احیای دریاچه ارومیه در دولت یازدهم با انتخاب (حسن روحانی) به سمت ریاستجمهور و شکلگیری دولت یازدهم، برنامه احیای دریاچه ارومیه مورد تأکید قرار گرفت و کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه به مدیریت معاون اول رئیسجمهور تشکیل شد. موضوعاتی همچون مقابله با ریزگردها، وضعیت کشاورزی و اصلاح الگوی کشت درمنطقه و تعداد زیاد چاههای آب مورد بررسی قرار گرفت.
برخی کارشناسان اعتقاد دارند فعالیتهای ترمیمی انجام شده در این دوره در کنار حمایتهای مردمی، موجب کاهش روند تخریب دریاچه ارومیه و در برخی بخشها باعث بهبود شرایط شدهاست.
به رغم برنامهریزیهای صورت گرفته، وضعیت دریاچه ارومیه وخیمتر شد. در ۲۹ مهر ۱۳۹۶ خورشیدی، تراز سطح آب این دریاچه ۱۲۷۰٫۲۵متر اعلام شد. این تراز نسبت به روز مشابه در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، ۲۳ سانتیمتر و نسبت به میانگین دراز مدت ۴٫۵ متر کاهش نشان میداد.
مساحت این دریاچه نیز در ۲۹ مهر ۱۳۹۶ خورشیدی، ۱۶۹۸٫۶۴ کیلومتر مربع اعلام شد که نسبت به روز مشابه در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، ۲۷۸٫۷۴ کیلومتر مربع و نسبت به میانگین دراز مدت، ۲۸۲۸٫۰۹ کیلومتر مربع کاهش یافتهبود. حجم آب موجود در این دریاچه نیز در ۲۹ مهر ۱۳۹۶خورشیدی، ۱٫۰۱ میلیارد متر مکعب اعلام شد که نسبت به روز مشابه در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، ۰٫۴۳ میلیارد متر مکعب کاهش را نشان میداد.
در نیمه اول آبان ۱۳۹۶ خورشیدی نیز اعلام شد که سطح تراز آب دریاچه ارومیه به ۱۲۷۰٫۱۹ متر رسیدهاست. همچنین اعلام شد که وسعت این دریاچه به ۱۵۹۴ کیلومتر مربع رسیدهاست. با توجه به بارندگیهای بهار۹۸ این دریاچه نیز از آبهای سر ریز سدها و سیلابها تغذیه شدهاست به طوری که طبق گفته مدیر ستاد احیای دریاچه (فرهاد سرخوش) میزان تراز دریاچه بیش از ۱۱۸ سانتیمتر افزایش داشته و به ۱۲۷۱/۱۹ رسیدهاست.
تنوع زیستی
بر اساس لیست تنوع زیستی پارک ملی دریاچه ارومیه که در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۶ ارائه شدهاست پارک ملی دریاچه ارومیه مسکن ۶۲ گونه باکتری و آرکئوباکتر، ۴۲ گونه قارچهای میکروسکوپی، ۲۰ گونه جلبک، ۳۱۱ گونه گیاه، ۵ گونه نرمتنان دو کفهای (رودخانههای جزایر)، ۲۲۶ گونه از پرندگان، ۲۷ گونه خزنده و دوزیست و ۲۴ گونه از پستانداران میباشد. همچنین دست کم فسیل ۴۷ گونه یافته شدهاست این زیستبوم به صورت بینالمللی توسط یونسکو به عنوان منطقه تحت حفاظت به ثبت رسیدهاست. سازمان محیط زیست ایران اکثر نقاط این دریاچه را به عنوان پارک ملی شناسایی نمودهاست.
این دریاچه با داشتن بیش از یکصد جزیره کوچک صخرهای محل توقف پرندگان مهاجر از جمله فلامینگو، پلیکان، کفچهنوک، اکراس، لکلک، اردک پیسه، نوکخنجری٬ چوبپا، و مرغ نوروزی میباشد.