۱۴۰۴-۰۳-۳۱ ۰۰:۵۷
جستجو کردن
Close this search box.

پشت‌پرده انتقال آب ارس به تبریز؛ راه‌حل نهایی یا تکرار مسیر پرهزینه؟

چکیده مطلب:

احمد رحمانی مدیر عامل خانه فعالین محیط زیست و توسعه پایدار استان/   رود ارس، یکی از مهم‌ترین منابع آبی شمال‌غرب ایران، این روزها در کانون طرحی عظیم و پرهزینه انتقال آب به‌منظور تأمین آب شرب به کلان‌شهر تبریز قرار گرفته است. در نگاه نخست، چنین پروژه‌ای ممکن است ضروری به‌نظر

در این مطلب میخوانید
پشت‌پرده انتقال آب ارس به تبریز؛ راه‌حل نهایی یا تکرار مسیر پرهزینه؟
پشت‌پرده انتقال آب ارس به تبریز؛ راه‌حل نهایی یا تکرار مسیر پرهزینه؟

احمد رحمانی
مدیر عامل خانه فعالین محیط زیست و توسعه پایدار استان/

 

رود ارس، یکی از مهم‌ترین منابع آبی شمال‌غرب ایران، این روزها در کانون طرحی عظیم و پرهزینه انتقال آب به‌منظور تأمین آب شرب به کلان‌شهر تبریز قرار گرفته است. در نگاه نخست، چنین پروژه‌ای ممکن است ضروری به‌نظر برسد، اما در لایه‌های عمیق‌تر، مجموعه‌ای از پرسش‌ها و چالش‌های زیست‌محیطی، فنی و حکمرانی منابع آب را پیش‌روی ما قرار می‌دهد.
این طرح که با تأمین مالی ویژه و در شرایط وخیم اقتصادی حاکم بر کشور در حال اجراست، بر پایه انتقال آب بین‌حوضه‌ای بنا شده است مدلی که در تجربه‌های پیشین، نتایج زیان باری در پی داشته است.

اصلاح مصرف؛ گزینه فراموش‌شده !

پیش از پرداختن به پروژه‌های بزرگ‌مقیاس، انتظار می‌رود سیاست‌گذاری منابع آب در کشور بر اصلاح ساختار مصرف تمرکز یابد. چراکه شواهد نشان می‌دهد، مدیریت منابع موجود، به‌درستی صورت نگرفته  است و از ظرفیت های فعلی استفاده بهینه نشده است.
براساس گزارش‌ها، سالانه حدود ۸۲ میلیارد مترمکعب آب در بخش کشاورزی ایران مصرف می‌شود که بیش از ۲۳ میلیارد مترمکعب آن، یعنی حدود ۳۰درصد، به‌دلیل روش‌های غیراصولی مانند آبیاری غرقابی، هدر می‌رود .
در حوزه شهری نیز، فرسودگی شبکه‌های توزیع آب سبب اتلاف ۲۵ تا ۳۰ درصد از آب ورودی به سیستم‌ها می‌شود. این در حالی است که تنها با کاهش بخشی از این تلفات، می‌توان  نیازهای پایدار آبی کلان‌شهری مانند تبریز را بدون نیاز به اجرای طرح‌های پرهزینه و پرریسک پاسخ داد.

ابعاد محیط‌زیستی؛ از تجربه‌های گذشته چه آموخته‌ایم؟

طرح‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای در دهه های گذشته نشان داده‌ که این پروژه‌ها اغلب با آسیب‌هایی جدی به منابع طبیعی و اجتماعی حوضه مبدأ  و تغییر سبک زندگی حوضه مقصد همراه بوده‌اند مثالهای انتقال آب به یزد، اصفهان و بخش مرکزی ایران  که موجب توسعه ناپایدار کشاورزی و صنعت شده،  امروزه بدلیل کاهش منابع آب با مشکلات عدیده امنیتی و اجتماعی مواجه هستند. علاوه بر آن در حوضه مبدا نیز با کاهش سطح آب‌های زیرزمینی، خشک شدن چشمه‌ها و تالاب‌ها، آسیب به معیشت کشاورزان محلی و تغییرات اکولوژیکی برگشت‌ناپذیر مواجه هستیم که موجب ظهور اعتراضات مردمی بدلیل مشکلات معیشتی ناشی از این بحران ها شده است .
انتقال آب ارس  توسط کشورهای همجوار موجب کاهش شدید دبی رودخانه شده  و این امر برای زیستگاه‌های طبیعی، پوشش گیاهی منطقه، و حتی روابط آبی بین المللی تهدیدی جدی محسوب می‌شود. باید در نظر داشته باشیم که این رود تنها یک منبع آب نیست، بلکه زیرساختی زیستی برای توازن اکولوژیک در شمال‌غرب ایران و قفقاز جنوبی به‌شمار می‌رود.

وقتی راهکار هست، چرا انتقال؟

تأمین آب شرب تبریز بی‌شک اولویتی حیاتی است. اما این هدف می‌تواند از مسیرهایی پایدارتر و به‌مراتب کم‌هزینه‌تر نیز دنبال شود:
• افزایش راندمان آبیاری در دشت تبریز و حومه
• کاهش تلفات شبکه توزیع شهری با نوسازی زیرساخت‌ها
• بازچرخانی آب در صنایع بزرگ
• فرهنگ‌سازی برای اصلاح الگوی مصرف
با وجود این ظرفیت‌ها، انتخاب اول برخی از سیاست‌گذاران همچنان به سمت پروژه‌هایی متمایل است که نیازمند سرمایه‌گذاری‌های کلان و زیرساخت‌های پیچیده‌ و مخرب هستند . مسیرهایی که گاه بیش از آنکه بر منطق پایداری استوار باشند بر اساس الگوهای تکراری تصمیم‌گیری متمرکز، سهم خواهی منطقه ای و پروژه تراشی شکل می‌گیرند.

سخن پایانی  : سیاست‌گذاری پایدار، مهم‌تر از انتقال پرهزینه

آنچه امروز در قالب طرح انتقال آب ارس در حال اجراست، بیش از آنکه نشانه‌ای از مدیریت آینده نگر باشد، ادامه‌ی همان الگویی است که طی سال‌های گذشته در نقاط مختلف کشور تجربه شده است . الگویی مبتنی بر انتقال منابع، به‌جای اصلاح الگوهای مصرف و سیاست‌گذاری پایدار.
بی‌توجهی به کاهش هدررفت در شبکه‌های شهری، بازدهی پایین بخش کشاورزی و ناتوانی در بازچرخانی آب، موجب شده همواره انتقال، در اولویت قرار گیرد؛ در حالی که در بسیاری از موارد، راهکارهایی کم‌هزینه‌تر، کارآمدتر و پایدارتر وجود دارد.
اگر رویکرد حاکم بر سیاست‌گذاری منابع آب، همچنان مبتنی بر پروژه‌های پرهزینه، بدون ارزیابی‌های زیست‌محیطی دقیق، بدون مشارکت ذی‌نفعان محلی باشد، حتی انتقال آب هم بحران را حل نخواهد کرد. به نظر میرسد بازنگری در نگاه کلان به مدیریت منابع ضرورتی اساسی است؛ نگاهی که به‌جای پاسخ فوری و پرخرج، ریشه‌های بحران را شناسایی و درمان کند.
در بحران آب، راه‌حل نهایی نه در لوله‌های انتقال، که در بازنگری رویکرد به مصرف و مدیریت منابع است. بدون تغییر رویکرد فعلی، هرچقدر هم منابع جدید بیابیم، باز هم با کمبود روبه‌رو خواهیم شد.

از اینکه به مسایل محیط زیستی علاقمند هستید 

بسیار خوشحالیم 

شما میتوانید در بخش آب تنوع زیستی هنر کوهستان کودک آموزش خانه فعالین محیط زیست فعالیت کنید